سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جویای دانش در کنف عنایت خداوند است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

 
نقد و بررسی ساز نی(آموزش و ...)

i شعر حافظ

یکشنبه 86/10/9 ساعت 5:54 عصر

 

 

 

سحرم دولت بیدار ببالین آمد                          گفت برخیز که آن خسرو شرین آمد

قدحی در کش و سر خوش بتماشا بخرام         تا به ببینی که نگارت به چه آئین آمد

مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای                که ز صحرای ختن آهوی مشکید آمد

گریه آبی برخ سوختگان باز آورد                       ناله فریاد رس عاشق مسکین آمد

مرغ دل باز هوا خواه کمان ابروییست                 ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد

ساقیا باده ده و غم مخور از دشمن و دوست       که بکام دل ما آن بشد و این آمد

 رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار                      گریه اش بر سمن و نسرین آمد

چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل                       عنبر افشان بتماشای ریاحین آمد


نوشته شده توسط: مجتبی

نوشته های دیگران ()

i موسیقی در ایران

شنبه 86/10/1 ساعت 12:38 عصر

 

دوره اول: از آمدن نژاد آریای به سرزمین ایران تا انقراض سلسله ساسانی

دوره دوم:از طلوع اسلام در ایران تا عصر حاضر

دوره اول آریایی ها

آریایی های ایران شاخه ای از نژاد هند و اروپایی اند، که در حدود سه هزار سال اپیش از میلاد به آسای میانه آمدند و در ماوراء النهر ساکن شدند. شعبه ای از آریاییها یعنی هندیها بخشی به پنجاب سرازیر شده راه هندوستان پیش گرفته جای دراویدهای هند را گرفتند. بخش دیگر در ناحیه جنوب غربی و در نجد یا فلات ایران پراکنده شده نام خود را به این سرزمین دادند. در افسانه های تاریخی ایران آمده است که: آریاییها در فلات ایران با مردمی درست اندامتر از خود ربرو شدند که آنان را دیو نامیدند. و برای اشغال سرزمینشان با  آنها به جنگ پرداختند. تاریخ آریاییهای هند و ایرانی بر آریاییهای دیگر مقدم است زیرا آثار تاریخی و ادبی آن ها از چهارده قرن پیش از میلاد آغاز می گردد، در صورتی که آثار ادبی یونانی و رومی بالنسبه جوانتر است. از تاریخ آریاییهای ایران تا اواخر سده هشتم پیش از میلاد چندان اطلاعی در دست نیست آنچه به جای مانده از تشکیل دولت نیرومند ماد، در آغاز سده هفتم پبش از میلاد است و از آن زمان می توان تا ریخ ایران باستان ر پنج دوره تقسیم نمود: مادی،هخامنشی، سلوکی، یا جانشیان اسکندر، اشکانی و ساسانی.

مادها

در سالنامه ها و روایات پادشاهان آشور، مربوط به 280 سال پیش از قوم ماد و پارس سخن رفته است.

نخستین دولت بزرگی که نژاد آریایی تشکیل داد، دولت ماد بود. به گفته هرودت مورخ یونانی قدیمی ترین مورخی که تاریخ او در دست است این دولت در اواخر سده هفتم پیش از میلاد تأسیس شد و صد و پنجاه سال دوام یافت. نخستین پداشاه ماد شهر هگمتانه ( همدان) را بساخت وآن را پایتخت قرار داد.

مادها پارس را که مسکن دسته دیگری از اقوام آریایی بود متصرف شدند و کشور خود را توسعه دادند و با کشور لیدی در آسیای صغیر که مردمی متمدن صنعتگر و تاجر پیشه و ثروتمند داشت همسایه شدند.دولت ماد در 550 سال پیش از میلاد به دست کورش کبیر منقرض گردید. آنچه درباره تمدن مادها گفته می شود بیشتر برگرفته از آثار و کتیبه های هخامنشی یا آشوری و بابلی است. هخامنشیان خود نیز بسیاری از اصول تمدن را از مادها گرفته اند.

دولت هخامنشی و تمدن جدید

دولت هخامنشی که نخستین دولت معتبر و بزرگترین امپراتوری قدیم در دنیاست و بوسیله کورش کبیر تشکیل گردید. گورش در مدت 21 سلا کشورهای ماد عیلام، کلده ، آشور و لیدیا یعنی تقریباً تمام مراکز تمدن آسیای غربی را متصرف شد  پایه های امراتوریی بزرگ با تشکیلاتی منظم را بنا کرد، فرزندش کمبوجیه مصر را گشود و داریوش کبیر قسمتی از جلگه سند و پنجاب و شمال یونان را به کشورهای هخامنشی منضم ساخت و حدود ایران را از حوالی رود سیحون تا قفقازیه و سواح0ل شمالی دریای سیاه و از رود سند تا حبشه و صحرای آفریقا گسترش داد. در این کشور وسیع نژاد های مختلف با مذاهب و زبان و عادات و اخلاق گوناگون زندگانی می کردند و ایالات غربی مانند مصر، بابل و فینقیه و آسیای صغیر و مستعمرات یونانی از نواحی غنی و پرسکنه آن به شمار می رفت.

دولت هخامنشی تمدن پراکنده ملل متمدن قدیم را تحت لوای یک حکومت و اداره درآورد، و با تمرکز قدرت و وضع قوانین عادلانه و تشکیلات منظم و استقرار نظم و امنیت فرهنگی و هنری را میسر ساخت. ایرانیان با ذوق سلیم و روح ناپسند و لطیف خود عناصر اساسی این تمدنها را با داشته های خوود ترکیب و هماهنگ کرده و تمدن و هنری تازه متناسب با روح خود به وجود آورده و به آن اصالت بخشیدند، و با انتشار آن در دنیای قدیم خدمات گرانبهای به عالم انسانیت نموده و در تحکیم بنیان فرهنگ و تمدن جهان بهد منشاء خدمات فراوان گردیدند.

کشور ایران از بدو تاریخ خود این افتخار و اهمیت را دارد که در قدیم و دوره اسلامی از نتایج فکری  و ذوقی و هنری خود دیگران را بهرمند ساخته و در پیشرفت تمدن و فرهنگ بشر سهم بسزایی داشته است. پرفسور پوپ آمریکایی که تالیفات گرانبهایی در صنایع و هنر ایران دارد در کتاب شاهکار صنایع ایران می نویسد: در شصت قرن معلوم فلات ایران افکار و فنونی از خود ظاهر کرده و به جهانیان داده که کمک به متمدن کردن بشر نموده و آدمی ر از سقوط محفوظ داشته. نوشتن و خط، ارقام هندسی، صنایع کشاورزی، فلزکاری، نجوم و علوم ریاضی، مبدأ آراء دینی و فلسفی تماماً از شرق نزدیک سرچمه گرفته و سرچشمه عمده فرهنگ شرق نزدیک  فلات ایران است.

کشور ایران با حفظ و دفاع از تمدن قدیم که وارث آن شده بود به وسیله ارتباط تمدن شرق و غرب گردید، و نتایج فکری و ذوقی و هنری ساکنین کشور وسیع خود را به خارج از سرحدات خویش کشانید، و تمدنهای یونان و روم را از آنها بهره مند گردانید. چراغ پر فروغ تمدن اسلامی در ایران درخشید گرفت و تمدن جدید و با عظمتی را که اکثر عوامل آن ایرانی بودند به بار آورد.

به طور کلی ایران از راه فرهنگ و هنر خدمات برجسته ای به عالم نمود و دانشمندان بزرگمغرب زمین این حقیقت را در موارد گوناگون گوشزد کرده اند.

کروسه فرانسوی در کتاب روان ایران(چاپ پاریس) می نویسد: اگر یک نفر خارجی را رخصت اظهار نظر باشد باید گفت ایران حق بزرگی بر گردن بشریت دارد زیرا به شهادت تاریخ ایران با فرهنگ نیرومند و طریقی که در طی قرون بوجود آورده وسیله تفاهم و توافق و هماهنگی را در میان ملل ایجاد نموده است. در اثر افکار ایران در اثر اشعار ایران نژاد های مختلف دارای ایمان و عقیده مشترک شده اند، شعرای ایران جهانی را متمتع نموده اند.

احساساتی را که ابراز می دارند مستقیماً یک نفر فرانسوی را مانند یک هندی و یک نفر ترک را مانند یک نفر گرجی متاثر می سازد. عرفای ایران با وجود اینکه مسلمان هستند همانقدر قلب یک مسیحی را به تپش می آورند که دل یک برهمن را و به همین دلیل ستعلق به تمام بشریت دارند.

بنابراین به شهادت کاوشهای علمی علمای غرب و دیگر دانشمندان این رته و آثار موجود و تاریخ تمدن بشر کشور ایران ظرف هزار سال عشق به زیبایی و جمال را همواره واجد بوده و به داشتن ذوق سرشار و روح هنری و دارا بودن مهمترین فعالیت در صنعت در طول تاریخ خود امتیاز داشته و بدون شک در هنر ظریف موسیقی که با روح زیباپسند ایرانی سازگاری فراوان دارد پیشرفتهای کافی کرده بوده است که در قدیم بواسطه نبودن کتاب و خط جز نام وروایات و اندک آثاری زا آن بر جای نمانده و در دوره اسلامی به واسط ظهور حوادث ناگوار از آثار مدون علمی آن جز معدودی به دست ما نرسیده، متاسفانه زاده های فکری و هنری ، دستخوش حوادث ناگوار و وقایع مخربی شده که در طول تاریخ بر این کشور روی آورده است.

گرچه با توضیح این مقدمان از مطلب اصلی اندکی دور افتادیم لیکن به واسطه عللی که پیش از این ذکر شد برای روشن کردن فرهنگ و تمدن و هنر ایران قدیم با نداشتن مدارک کافی ناگزیر از ذکر این مقدمه بودیم. 

حال که تا حدودی به تمدنایران در عصر هخامنشی که نخستین سلسله شاهنشاهی ایران را تشکیل داده اند اطلاع حاصل کردیم شرح چگونگی هنرهای زیبا و بویژه فن موسیقی ایران باستان را از دوره هخامنشی با برداشتی از قدیمی ترین آثار ادبی و شعر و موسیقی نژاد آریایی شروع می کنیم.

کهنترین آثار شعر و موسیقی نژاد آریا

از موسیقی قدیم آریاییها یی پیش از عصر هخامنشی به واسطه نبودن خط و کتبت و نداشتن مدارک اطلاعی کافی نداریم. قدر مسلم این است که طوایف آریایی از همان عهدی که با سایر اقوام هم نژاد خود به سر می بردند مانند سایر مردمان قدیم برای بیان احساسات و عواطف و نمایش رنجها و خوشیها نغمه سرایی می کردند و آواز مناسب ترین وسیله بیان احساسات  و عواطف و هیجانات و زبان حال آن ها بوده و هر لحنی حالتی را به خاطر می آورد.

کهن ترین اثر ادبی نژاد آریایی ها وداها یا کتاب مقدس هندیها است. ودا شامل چهر قسمت یا چهار کتبا مقدس است و یکی از چهر قسمت آن ریگ ودا نام دارد که نغمه ها و سرودهای مذهبی و میراث باستانی قوم هند و ایرانی و به زبان سانسکریت است. زبان سانسکریت یعنی زبانی که کتاب مقدس هندیها به آن نوشته شده با زیان اوستایی یعنی زبانی که کتاب مقدس  زردشتیان به آن وشته مانند دو برادر از یک پشت و بافرس قدیم از یک ریشه اند و در قسمت اعظم لغات مسترکند. این زبان چهارده قرن پیش از میلاد نزد آریاییهای هند و ایران معمول بوده است. قطعات منظوم و سرودهای مذهبی وجود شعر و موسیقی را در میان طوایف آریایی مدلل می دارد. بیشتر سرودهای ودا ستایشهایی است خطاب به خدایان مختلف از قبیل (اندرا، میترا، وارونا، و غیر اینها) که از آن ها طول عمر و فرزند و گاو و اسب و ثروت و نعمت و باران و شفای بیماران در خواست شده است. ترجمه برخی از سرودهای مذهبی آن این است:

ای آندرا! ما به تو متعلق هستیم و به تو اعتماد و تکیه داغریم. نغمات ما برای تو و نیاز ما به درگاه تو و آوازهای ما برای تست.

ای خداود سلطنت نیکو و ای دوست همه مردمثروتی با فر و شکوه به ما عطا فرما

 من سرود های خود را چون جریان نا گسستنی و بسان آب زیر دریا به سوی آندرا می قرستم.

آندرا! آوای مرا بشنو و بدان بی اعتنا مباش. باشد که ما در خور عطای گنجهای تو باشیم.

آلات و ادوات موسیقی عصر هخامنشی و پیش از اسلام

نقاره: زدن نقاره یا نوبت زدن با آلات و ادوات مختلف از یادگارهای قدیم ایران است که طلوع و غروب خورشید را با آن استقبال وبدرقه می کردند. در دوره هخامنشی بطور کلی دو نوع اسباب آلات موسیقی (بزمی و رزمی) داشته اند که در نوبت زدن صبح وشام و مواقع ماتم و سرور و اعیاد و فتح و جنگ و دیگر تشریفات می نواخته اند از قبیل: شیپور، نی، بربط، تنبک، کوس، کرنای، سورنای، طبل، دهل، جام، جلجل، تبیره، خرمهره، دمامه، خم، گاودم، ناقوس و سنج.

کوس: با کوست در لغت به معنی کوفتن دو قسم یکرویه و دورویه بوده است، دوچیز که بر هم می زدند مانند خم مسین یا رویین که پوست گاو بر آن می بستند و آوازی سهمگین از آن بلند می شده و گاه از چوب هم بوده است. فردوسی می گوید:

دلیران نترسند از آواز کوست                                        که آنجا دو چوبست و یکپارچه پوست

کرنای: مخفف کارنای است و آن نایی بلند بدون سوراخ بوده و در آن می دمیدند و در کارزار و دستگاه نقارخانه به کار می رفته و به عکس سورنای که مخصوص عیش و شادمانی بوده است کرنازنان را دم گر می گفتند چون دادن دم از کارهای کرنازنان بوده و اصطلاح دو دادن تا این اواخر در نقاره  خانه عمول بوده است.

طبل: انواع و اقسان داشته از قبیل: تبیره، نقاره، دهل، و غیره، و غیره و تنبک نوعی از آن بوده است.

دهل: طبل بزرگ، نقاره بزرگ.

جام: طاسی بوده است فلزی و مهره هایی بر آن تعبیه بوده است، و در دربار سلاطین می گذاشته اند که در انقضای ساعت  یا مدت معین مهره ای می افتده و آوازی از آن بر آمده است و در موقع سوار شدن آن جام را بر پهلوی پیل می بسته اند

جلجل: آلتی بوده بیضی شکل و بزرگ و ظاهراً رنگهایی بر آن می بسته اند و صدای مهیبی داشته

 

خرمهره: ناقوس و زنگ بزرگی بوده است.

خم: نقاره ای رویین بوده و در روز جنگ می نواختند، و نای رویین کوچک را نیز گفته اند که نفیر باشد و چن خم را از روی می سساختند به آن ها رویینه خم نیز می گفتند

گاوم دم: نای بزرگ بوده که در جنگ می نواخته اند مانند نای ترکی گاودم به ضم به معنی نفیر، بعضی می گویند کرنا است که به عربی بوق خوانده می شده است.

دمامه: نوعی نای بزرگی بوده که در جنگهات به کار می برده اند.

نقاره: دو طبل کوچک به هم متصل بوده مانند دو کاسه یکی بزرگتر و صدایش بم بوده و دیگری که کوچک بود صدایی زیر داشته است، و در حرکت آن را بر مقدم جهاز شهتر می بستند و به وسیله دو چوب مانند طبل آن را می نواختند. کاسه نقاره را بعد ها از مس می ساختند و روی آن برای ایتحکام پوست گاو یا گوسفند می کشیدند. محلی را که در واقع صلح نقاره می زدند در دوره های بعد توبتخانه یا کوسخانه یا نقاره خانه می گفتند. و در هنگام نقاره زدن کرنا و سرنا، و نقاره و کوس و امثال اینها به کار می بردند

نا: انواع و اقسام داشته است و به کار ردن نایهای پر سر و صدا در جنگها ازقدیم در ایران مرسوم بوده

شیپور: که آنرا از شاخ حیوانات فلز و چیزهای دیگر تهیه می کردند از سازهای بسیار قدیمی است.


نوشته شده توسط: مجتبی

نوشته های دیگران ()

i درآوردن صدا

یکشنبه 86/9/25 ساعت 11:4 عصر

 

با سلام

با عذر خواهی فاوان به شما که من این روزا نمی تونم زیاد به این وبلاگ بیام و قولی که دادم پایبند نبودم ولی تا چند روزه دیگه مشکلی که هست بر طرف میشه و خیلی محکم تر به بازبینی این وبلاگ برسم.
خوب خیلی کوتاه در رابطه با درآوردن صدا در ساز برای اون دسته از عزیزان که علاقه مند هستن میگم.
من مطالبی در قسمتهای قبلی که هم اکنون در وبلاگ هم هست تمرین هایی گفتم ولی واسه کسانی هست تونستن صدا ساز رو در بیارن. ولی این حرکت و تمرین با قبلی ها متفاوت هست. خوب اول: نی را از قسمت سری که تلقی یا فلزی به داخل دندان جلو فک بالا قرار داده و و زبان را بدون اینکه شکل بدید و یا تکان بدید قرار داده و خیلی کم از دیافراگم های شکم زبان را که نقش ناودان عمل می کند به داخل نی فوت کنید. باید تاکید کنم که خیلی ارام فوت کنید و مطلب دیگه که بگم همزمان که این حرکت رو انجام میدید بگید کیش؛ در این حال به نظر من دهان شکل خودش رو میگیره و با تمرین زیاد انشاء الله موفق مشید.

اگه در حین تمرین اگه سئوالی یا مشکلی داشتیدحتماً مطرح کنید و نظر خودتون بدید.


نوشته شده توسط: مجتبی

نوشته های دیگران ()

i آموزش قسمت دوم

پنج شنبه 86/9/22 ساعت 8:44 عصر

 

خدمت تمامی عزیزن و مشتاقان ساز نی سلام عرض می کنم.
امیدوارم که بتونید در زمینه یادگیری ساز نی توفیق بسیار داشته باشید.

اگه یادتون باشه من در مطلب چند وقت پیش که دمیدن در نی گفته بودم و هم اکنون هم در وبلاگ هست و میتونید مطالعه کنید؛ گفتم واسه کنترل هوا و کیفیت صدا مواردی ذکر شد. حالا هم می خوام ادامه مطلب رو بهتون بگم.
شما زمانی که می خواهید شروع به ساز زدن کنید این تمرین رو که می گم خیلی بیشتر بهتون کمک می کنه؛ که این هست شما اگر راست دست هستید با سمت راست و اگر هم چپ دست هستید با قسمت چپ؛ از دیافراگم های شکم مثل بادکنک باد کنید و و با لپ چپ یا راست هوا داخل دیافراگم های شکم را خالی کنید بطوریکه که لبتون حرکت کنه کنه و صدایی هم بده یعنی لبتون رو محکم و سفت بگیرید که شما بعداً احساس می کنید که لبتون داره سفت می شه. این تمرین رو زمانی هم که بیکارید یا مشغول کاره دیگه ای هستید هم می تونید انجام بدید .
این موارد باید انجام بشه و تمرین بعدی با ساز هست شما باید سعی کنید که در ساز خیلی کم فوت کنید و اگر هم تونستید که صدایی از آن خارج کنید شدت صدا بقدری کم باشه که حتی وضوح بودن صدا واسه خودتون هم زیاد نباشه./ نتهای کشیده خیلی تمرین کنید/ مثلاً از نت دو که دست بست هست بگیرید یکی یکی بیایید بالا این تمرین رو خیلی انجام بدید.

خووب این جلسه قسمتی از نی هفت بند نائب اسدالله رو واستون گذاشتم با دقت گوش بدید؛ که چقدر صدای صاف و با کیفیت از نی خارج می کنه مخصوصاً در اوج و غیث.

نی هفت بند نائب اسدالله

عزیزانی که سئوالی و یا نظری دارند حتماً مطرح کنند تا من جواب بدم.

به امید دیدار


نوشته شده توسط: مجتبی

نوشته های دیگران ()

i تمرین با ساز نی قسمت اول

پنج شنبه 86/8/17 ساعت 8:40 عصر

 

امروز تمام کسانی که می خواهند ساز نی را جهت یادگیری انتخاب کنند باید به این نکته توجه داشته باشند که این ساز دارای پیچیده گیهای خاصی می باشد.
دغدغه هنرجو در اول کار صدا درآوردن آن نیز میباشد.باید توجه داشته باشید که این ساز با دیگر سازها دارای تفاوتی میباشد و اولین تفاوت آن صدای این ساز هست. که باید بیشتر روی آن کار کرد.
به نظر من باید صدای ساز نوازنده آن قوی باشد که در دل شنونده جائی باز کند و این نیز منوط به تمرینات مستمر و پی در پی است.
خوب منم گفته های اساتیدی که با آنان کار کردم در اختیار شما دوست عزیز قرار میدم و از آن عده عزیزانی که میتونن به اطلاعات من بیشتر کمک کنن میخوام که در این راه منو تنها نذارن و با نظرات و اطلاعات مفیدشون در جهت استمرار این وبلاگ کمک بیشتری کنن.

قسمت اول:
باید به دمیدن در ساز بیشتر کار کنید و بتونید هوای مورد نیاز را در اختیار کامل خودتون قرار بدین که این در ساز زدن بسیار مهم هست.

در این جهت من این مطالب رو از وبلاگ دوست عزیزم آقای ابراهیم سرانی و داده های خودم جمع آوری کردم که امیدوارم مفید فایده باشه

تمرین با کاغذ:یک تکه کاغذ 10*10 سانتی متری را به دیوار بچسابنید و سعی کنید با فوت کردن آن را روی دیوار نگه دارید.ولی اگر دمیدن شما توسط لب صورت بگیرد شما باید حدود 20 تا 30 ثانیه کاغذ را روی دیوار نگه دارید.

توجه داشته باشید که بعد از تمرین هیچگونه خستگی و نفس نفس زدن وجود ندارد.

 فایده این کار باعث میشه در یکنواختی ساز به شما کمک کند.

خوب این جلسه به همین بسنده میکنم تا جلسه بعد که مواردی بهتر را یاد آور بشم. 


نوشته شده توسط: مجتبی

نوشته های دیگران ()

i موسیقی ایران

سه شنبه 86/8/15 ساعت 8:14 عصر

 

تاریخـچه موسیقی ایران

 

نقوش و حجاری ها و نگـارگـری های به جای مانده از دوران باستان تا زمان اسلام نشان دهـنده عـلاقه و ذوق ایرانیان به هـنر موسیقی می باشد. در دوران پس از اسلام موسیقی به دلیل مخالف ها، شکوفایی دوران پـیشین خود را از دست داد. ولی به هـر حال به حیات خود ادامه داد.  این استمرار را می توان در زمان صفویه در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهـده کرد. 

موسیقی ملی ایران، مجـموعه ای است از نواهـا و آهـنگ هایی که در طول قـرن هـا، در این سرزمین به وجود آمده و پـا به پای سایر مظاهـر زندگی مردم ایران تحول وتکامل یافتـه، و بازتابی از خصوصیات اخلاقی، وقایع سیاسی، اجـتماعـی و جـغـرافـیایی ملتی است که تاریخـش به زمان های بسیار دور می رسد. ظرافت و حالت تعـمق ویـژه موسیقی ایرانی انسان را به تـفـکر و تعـقل و رسیدن به جـهـانی غـیر مادی رهـنمون می سازد.  

موسیقی ملی ایران، که مبـنا و سابقه ای بسیار کـهـن دارد، شامل شاخه های مختـلفی به شرح زیر است:  

1 - قـبل از اسلام:  موسیقی های اقوام کهـن ایران شامل : بـخـتـیـاری، کردی، لری و .....

2 - بعـد از اسلام:  

الف - موسیقی مقامی ( حماسی، تعـزیه، عـزا )

ب - ردیفـی ( دستگـاه های موسیقی سنـتی ) 

در دوره حاضر این تـقـسیم بـندی به شرح زیر است:   

1 - قـبل از اسلام

2 - بعـد از اسلام

3 - موسیقی های محـلی ایران و نغـمه های سنـتی ( ملودی های دو گـروه قـبل ) و تـنـظیم و تهـیه کلاسیک آنهـا. 

طبق روش طبقه بـندی جـدید در آواز و مقامات، که از حدود صد سال پـیش برقـرار شده، آواز و موسیقی سنـتی ایران را در دوازده مجـموعه قرار داده اند. 

 

از دوازده مجـموعـه تـقـسیم بـندی شده، هـفت مجموعـه که وسعـت و استـقـلال بـیـشـتری داشتـه اند، دستگـاه نامیده شده و پـنج مجموعـه دیگـر را که مستـقل نـبوده و از دستگـاهـهای مزبور منشعـب شده اند، آواز نامیده اند.  

بنا براین موسیقی سـنتی امروز ایران، که باقی مانده مقامات دوازده گـانه قـدیم است، قـبلا مفـصل تر بوده و امروز جـزئی از آن در دستـرس است. 

بر هـفت دستگـاه اصلی و پـنج آواز، تعـدادی گوشه استواری و الگـوی نوازندگـان و خوانـندگـان امروزی است. 

شمار این گـوشه ها را 228 ذکـر کرده اند، ردیف های مخـتـلف و مشهـور استادان موسیقی سنـتی صد ساله اخـیر مانـند آقا حسیـنـقـلی، میرزا عـبدالله، درویش خان و صـبا نـیـز از هـمین نـظم پـیـروی می کـند. 

 

اسامی دستگـاه ها و آوازهـا در موسیقی سنـتی ایران

نام هـفت دستـگـاه اصلی عـبارت است از شور، ماهـور، هـمایون، سه گـاه، چـهـارگـاه، نوا و راست پـنجـگـاه؛ نام پـنج آواز بدین شرح است:  اصفـهـان، ابوعـطا، بـیات ترک، افـشاری و دشتـی.  

اجـزای دستـگـاه و آواز

برای اجرای یک دستگـاه با یک آواز تـرتـیـبی را باید رعـایت کرد که معـمولا این چـنـیـن است: 

درآمد، آواز، تصنـیف و رنگ، از زمان مرحوم درویش خان و به ابـتکـاری وی پـیش درآمد و چـهار مضراب نیـز به این سلسله مراتـب اضافه شده است. 

ترانه های فـولکـوریک ایران

زنده یاد خالـقی، در این باره چـنـین می نویـسد: 

یکی از منابع ذیـقـیمت موسیقی هـر کشور آهـنگ هـا و نغـمات و ترانه هایی است که در نقاط مختـلف آن مملکـت، خاصه در دهـات، قصبات دور از شهـر به وسیله مردم بومی و روستایی خوانده می شود و چون این نوع موسیقی کـمتـر تحـت تاثـیر افـکار مردم شهـر نـشـین واقع شده، طبـیعی تر و به موسیقی حقیقی و اصیل و قدیمی آن کشور نزدیکـتر است؛ جمع آوری آنهـا عـلاوه بر اینکـه باعـث حـفـظ و نگـهـداری آنهـا است، کمکی هـم به تحـقـیق درباره مخـتصات آن مـمـلکـت می کـند، و چـگـونگی و کـیفـیت آن را معـلوم می نماید.    

چـون در ایران اقوام مخـتـلفی ساکـنـند که از نظر فرهـنگ و قـومی تـفاوت های بـسیاری با یکـدیگـر دارند، بنابراین موسیقی فولکوریک ایران دارای خصوصیات بسیار متـنوعی از نظر طرز بـیان و لحـن موسیقی است. مثـلا موسیقی آذربایجـانی، گـیلانی، خراسانی، بـخـتـیاری، کردی، شـیرازی و بلوچی نـه تـنـها ملودی هـا، که در گـویش نـیز با یکـدیگـر بـسیار متـفاوتـند، از نظر فرم موسیقی می توان از دو نوع موسیقی بومی در ایران نام برد:   

1 - تـرانه های بومی آوازی که به صورت انـفرادی یا دسته جمعـی خوانده می شود. 

2 - رقص های محلی سازی که با سازهـای محلی به اجرا در می آید. 

ترانه های محلی ایرانی از نظر ملودی بـسیار غـنی و پـر مایه است که از این نـظر یـکی از غـنی ترین، زیـبا ترین و متـنوع ترین تـرانه های فـولکوریک دنـیا هـستـند. این ترانه ها که نشانهً طرز فکر و تـمدن و فرهـنگ کـشور هـستـند، سینه به سینه نقـل شده و از نسلی به نسل دیگر می رسد و آئینه تمام نمای افکـار و اندیشه های مردمی اند که خود خالق و آفـریـنـنده آن بـشمار می رونـد. این تـرانه ها از وضع اجـتماع، طرز فکر، نوع زندگی و طبـیعـت که در سرزمیـن ایران وجود دارد، یکی از غـنی ترین منابع فـرهـنگی ایران به شمار می آیـند. این تـرانه ها نمایانـندهً ملت و گـذشته ایران هـستـند و می توانـند بهـترین الهام بخـش موسیقیدانان در پـدید آمدن آثار موسیقی عـلمی قرار گـیرند. 

نمونه هایی از موسیقی فـولکوریک ایران:  

موسیقی بـخـتـیاری، لرستان و فارس
موسیقی گـیلان و تالش
موسیقی کردستان
موسیقی سواحل جنوب ایران
موسیقی سیستان و بلوچستان
موسیقی خراسان
موسیقی ترکمن
موسیقی آذربایجان

نمونه هایی از موسیقی فولکوریک

موسیقی سازی

موسیقی ایرانی از زمان های بسیار قدیم عـمدتا با ساز و آواز توام بوده است و در کـتب تاریخی نیز هـرگـاه به موسیقی اشاره شده بـیـشتر نام الحان و ترانه ها بر جای مانده است. ولی شکی نیست که موسیقی سازی نیز دارای اهـمیت بوده است. 

در حدود صد سال قـبل موسیقی سازی به تـدریج راهـی مشخص در پـیش گـرفـت، و در این رشته نوازندگـان و آهـنگـسازانی به وجود آمده و نوآوری هایی در این زمینه انجام دادند.  به طور کلی موسیقی سازی ایرانی دارای دو بخش اساس است:  

الف - تکـنوازی که بر پایه موسیقی سنـتی و بداهـه نوازی قـرار دارد. 

ب - هـمنوازی که بر پـایه کارهـای جمعـی اعـم از گـروه هـای کوچک یا بـزرگ یک صدایی و یا چـند صدایی استوار است.

تکـنوازی

تکـنوازی در موسیقی مشرق زمین از اعـتبار و اهـمیت فراوانی برخوردار است. به تعـبـیری می توان آن را مربوط به فـلسفه و عـرفان شرق و ایجاد ارتـباط معـنوی با عالم بالا دانست. چـرا که نوازنده شرق با ساز و موسیقی خود به نوعی عبادت خصوصاً در کـنج خلوت و تـنهـایی خود می پـردازد.  

هـمنوازی

از دورهً ناصرالدین شاه قاجار کار گـروه نوازی چـه در زمینه موسیقی و سازهای سنتی و چه با رعایت اصول و قواعـد موسیقی ارکستر غربی که به وسیله مسیو لومر ( معـلم موسیقی فرانسوی که برای تـدریس در دارالفـنون آن زمان و رشتـه موسیقی نظام به ایران دعـوت شده بود) در قالب موسیقی نظام و سازهای غـربی به ایران آورده شد، بـیشتر معـمول گـردید.  بعـدهـا کم کم کار گـروهی رونق بـیـشتری گـرفت، و با اضافه شدن سازهای غـربی به جـمع سازهای ایرانی و اجرای قطعـات ایرانی بر روی آنهـا با فـرم تازه معـمول شد. 

ایرانیان در مقاطع مختـلف تاریخی از آلات متعـدد موسیقی، به ویژه قـدیمی ترین آنهـا یعـنی نی و دایره استـفاده می نمودند. انواع آلات موسیقی که مورد استـفاده قـرار می گـرفته و هـنوز هـم در گـوشه و کـنار این کشور پـهـناور استـفاده می شود به هـمراه یک تـقـسیم بـندی کـلی به این شرح است:   

آلات موسیقی بادی

نی

نی از قـدیمی ترین این نوع است و شامل یک لوله استوانه ای از جـنس نی بوده که دارای هـفت بـند و شش گـره است. نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـبا در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است.  

سرنا

سرنا ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بـخـتـیـاری و آذربایـجانی است.  در ایران این ساز به هـمراه دهـل و یا نقاره نواخـته می شود. لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام می شود. در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر می دهـند و در شمال ب هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته می شود و در آذربایجان غـربی، روستائیان در عـروسی ها حین رقص چوبی، سرنا می نوازند. 

کـرنا

کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استان های مخـتـلف ایران به شکـل های متـفاوت ساخـته و اجرا می شود. مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گـیلان و کرنای مشهـد است. این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استـعـمال قرار می گـیرد.

نی انبان

نی انبان بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار می گیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را " خـیک نای " نـیز می نامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته می شود. 

آلات موسیقی زهـی

کمانچـه

یکی از قـدیمی ترین سازهای زهـی، کمانچه است که اولین شکل ویولون امروزی است. این ساز نـقـش تک نواز و هـمـنواز، هـر دو را به خوبی اجرا می کند. کمانچه سازی ملی است. در تمام استان های ایران نواخـتن آن متداول است و بـیشتر در میان طوایف ترک و ترکـمن رواج دارد.  

بربط

بربط: سازی از خانواده سازهای رشته ای مفـید که به آن " ال عـود  یا   لوت " نیز می گـویـند. ساخـتمان این ساز شـبـیه گـلابی است که از درازا به دو نـیم شده است. دارای کاسه ای بـزرگ و دسته ای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشته است. 

رباب

رباب: این ساز زهـی است از چـهـار قـسمت شامل شکم خـربزه مانـند، سینه، دسته و سر تـشـکـیل شده است. سیم های رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخـته می شود و مضراب رباب از پـر مرغ ساخـته شده است. این ساز اساساً سازی محلی است و بـیـشتر در نواحی خراسان معـمول است و هـمچـنـین در نواحی سیستان نیز نواخـته می شود. 

تار

تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شـکم چـند قـسمتی دارد و دارای شش تار می باشد. از این گـروه ســــازهــا، سـه تار و دو تار  را می توان نام برد که نوازندگی دوتار در تـرکـمن صحرا و نواحی خراسان بـسیار معـمول می باشد. 

آلات موسیقی ضـربی

از سازهای ضربی معـروف ایرانی دهـل، طبل و تـنـبک می باشـند.  

دهـل

دهـل: این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چـوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن 25 تا 30 سانتی متر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایره ای شکـل آن پـوست کـشـیده شده است. مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عـصا و دیگـری ترکه ای نازک می باشد. دهـل سازی کاملا محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرنا است. در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار می گـیرد. 

دایـره

دایره: این ساز ضربی که از حلقه ای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایره ای شکل آن پـوست کشـیده شده است، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست می نوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی.  سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا. دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد. 

طبل

طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل می باشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عـزاداری در اکثـر مناطق ایران می نوازند. 

تـنـبک

تـنبک: سازی است از پوست و چوب ( معـمولا گـردو ) و از دو قسمت گـلویی و استوانه ای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانه ای گـشاد دارد باز می باشد. 

سازهای مضرابی ( زهـی - کوبی )  ر

ساز منحصر بفرد ایرانی که در این تـقـسیم بـندی قـرار می گـیرد سنـتور است. این ساز شامل جـعـبه ای ذوزنقه ای است و هـفـتاد و دو رشته سیم سفـید و زرد تـشکـیل یافـته است. 

سنـتور اساساً سازی است که قابـلیت تـکـنوازی و هـمنوازی را داراست و نواخـتن آن در تمام استان های ایران متـداول است


نوشته شده توسط: مجتبی

نوشته های دیگران ()

i سازهای بادی و ساختار نی

سه شنبه 86/8/15 ساعت 1:0 عصر

 

در بین انواع سازهای بادی ایرانی که از قدیم مورد استفاده قرار می گرفته مانند، مزمار، نرم نای، درازنای، سرنا و... تنها امروزه نی توانسته در موسیقی ایرانی و در کنار دیگر سازهای کلاسیک ایرانی مثل تار، سنتور، سه تار و کمانچه قرار بگیرد و به اصطلاح یک تنه نقش سازهای بادی را در ارکستر ایرانی ایفا کند.
دلیل این موضوع را از دو دیدگاه میتوان بررسی کرد. اول از جهت نوازندگان این ساز که توانستند خصوصیات و ویژگیهای نی را به نحو کامل و مطلوبی عرصه کنند و قابلیت آن را نشان دهند. به عبارت دیگر افرادی که به نوازندگی نی روی آوردند با ممارست بسیار تکنیکها و حالاتی که معمولا در موسیقی ایرانی اجرا میشود را به نی منتقل کردند.
دوم از جهت خود ساز که به دلیل فرم صدادهی و نیز در عین سادگی، کاملتر بودن آن نسبت به دیگر سازهای بادی ایران، توانست تمام آهنگها و نغمه های موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی را به خوبی اجرا کند واینکه صدایی که از نی خارج میشود از لحاظ رنگ صدایی به خوبی با دیگر سازهای کلاسیک ایرانی ترکیب شد. از قدیم نی را طبق الگوهای مختلفی می ساخته اند؛ یعنی از لحاظ طول، تعداد سوراخ و تعداد بندها، انواع گوناگونی، نی وجود دارد. به عبارت دیگر نی گاهی بلند یا کوتاه ساخته میشود و نیز برخی از انواع نی دارای 6 یا 7 سوراخ و گاهی داری 9 سوراخ میباشد. از میان انواع نی، نی هفت بند، امروزه پرکاربردترین ساز بادی در ایران میباشد. نی هفت بند دارای 6 گره، 6 سوراخ و 7 بند میباشد، که 5 سوراخ آن در جلوی ساز و یکی نیز در پشت ساز قرار دارد.توضیح آنکه سوراخ ششم به این علت در پشت نی قرار دارد که بتوان با انگشت شست آن را به راحتی مهار کرد. از لحاظ اندازه هم این ساز به صورتهای مختلفی، طبق الگوهایی که به مرور زمان به وسیله نوازندگان کشف شده، ساخته می شود .

 
نوازندگی به شیوه لبی

تعداد این الگوها 13 عدد میباشد که از الگوی DOکوک یعنی بلندترین نی شروع و به صورت فواصل کروماتیک تا اکتاو بعد یعنی نی DOکوک کوچک که کوتاه ترین نی است،ساخته میشود.البته این بدان معنا نیست که نی هایی بلندتر یا کوتاهتر از فواصل فوق نتوان ساخت.
تنوع طولی نی به دلیل عدم امکان کوک کردن است؛ به همین جهت نی را در اندازه های مختلفی می سازند که این خلا برطرف شود. در واقع کوتاهی و بلندی نی مانند شل کردن و سفت کردن سیم سازهای زهی و مضرابی است، یعنی هر چقدر نی بلندتر باشد، صدای بم تری تولید و هر چه کوتاهتر شود صدای زیرتری تولید می کند.
تولید صدا از نی به دو گونه متفاوت است. حالت اول به اصطلاح فرم " لبی" نام دارد که نوازنده در این روش نی را به صورت مایل روی لبهای خود قرار داده و با ایجاد یک باریکه هوایی بوسیله روزنه بین دو لب و برخورد این باریکه به تیغه سر نی، صدا تولید میکند. پهنای تیغه سرنی در این حالت هر چقدر دارای ضخامت کمتری باشد، صدای تولید شده از نی، شفافتر خواهد بود.

نوازندگی به شیوه دندانی

این شیوه نوازندگی بیشتر در ایلات و عشایر و بین چوپانان و به اصطلاح محلی ها رواج دارد. معمولا صدایی که بدین صورت توسط این قشر نوازندگان از نی تولید میشود، صدایی است نسبتا بلندتر از حالت طبیعی و همراه با ناخالصی. در موسیقی ردیف دستگاهی و کلاسیک ما نیز در ارکسترهای ایرانی این روش صدادهی، چندان معمول نبوده و نمیباشد.
حالت دوم به اصطلاح فرم "دندانی" نام دارد که همان تیغه سر نی در این روش به جای قرار گرفتن در روی لب، بین دو دندان پیشین نوازنده قرار میگیرد. باریکه هوایی را در این حالت به جای روزنه بین دولب،فاصله بین سقف دهان و زبان تولید میکند. این روش نسبت به روش اول از قدمت کمتری برخوردار است و احتمالا در اصفهان، نی نوازی به صورت دندانی ابداع و ترویج شده. زیرا تا آنجا که تاریخ نشان میدهد، اولین نوازنده های نی به سبک دندانی در اصفهان بوده اند مثل سلیمان اصفهانی، ابراهیم آقاباشی، نایب اسدالله اصفهانی، و استاد حسن کسائی که این نوع نوازندگی را به اوج تکامل خود (تا به امروز) رسانده اند.
نوازندگی با هر یک از این دو شیوه نسبت به یکدیگر معایب و محاسن خاص خود را دارد. هر چند شیوه دندانی روش متداول در بین نوازندگان حرفه ای نی است. ولی این موضوع را نباید دلیل بر نفی محاسن شیوه لبی در نوازندگی دانست. در مقاله بعدی راجع به خصوصیات هر کدام از این دو روش توضیح خواهیم داد ...

در بین انواع سازهای بادی ایرانی که از قدیم مورد استفاده قرار می گرفته مانند، مزمار، نرم نای، درازنای، سرنا و... تنها امروزه نی توانسته در موسیقی ایرانی و در کنار دیگر سازهای کلاسیک ایرانی مثل تار، سنتور، سه تار و کمانچه قرار بگیرد و به اصطلاح یک تنه نقش سازهای بادی را در ارکستر ایرانی ایفا کند. دلیل این موضوع را از دو دیدگاه میتوان بررسی کرد. اول از جهت نوازندگان این ساز که توانستند خصوصیات و ویژگیهای نی را به نحو کامل و مطلوبی عرصه کنند و قابلیت آن را نشان دهند. به عبارت دیگر افرادی که به نوازندگی نی روی آوردند با ممارست بسیار تکنیکها و حالاتی که معمولا در موسیقی ایرانی اجرا میشود را به نی منتقل کردند.


دوم از جهت خود ساز که به دلیل فرم صدادهی و نیز در عین سادگی، کاملتر بودن آن نسبت به دیگر سازهای بادی ایران، توانست تمام آهنگها و نغمه های موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی را به خوبی اجرا کند واینکه صدایی که از نی خارج میشود از لحاظ رنگ صدایی به خوبی با دیگر سازهای کلاسیک ایرانی ترکیب شد.
از قدیم نی را طبق الگوهای مختلفی می ساخته اند؛ یعنی از لحاظ طول، تعداد سوراخ و تعداد بندها، انواع گوناگونی، نی وجود دارد. به عبارت دیگر نی گاهی بلند یا کوتاه ساخته میشود و نیز برخی از انواع نی دارای 6 یا 7 سوراخ و گاهی داری 9 سوراخ میباشد. از میان انواع نی، نی هفت بند، امروزه پرکاربردترین ساز بادی در ایران میباشد. نی هفت بند دارای 6 گره، 6 سوراخ و 7 بند میباشد، که 5 سوراخ آن در جلوی ساز و یکی نیز در پشت ساز قرار دارد.توضیح آنکه سوراخ ششم به این علت در پشت نی قرار دارد که بتوان با انگشت شست آن را به راحتی مهار کرد. از لحاظ اندازه هم این ساز به صورتهای مختلفی، طبق الگوهایی که به مرور زمان به وسیله نوازندگان کشف شده، ساخته می شود .


نوشته شده توسط: مجتبی

نوشته های دیگران ()

i مقاله ای از دکتر عمومی

سه شنبه 86/8/15 ساعت 1:0 عصر

 

 

راه نی : نوازنده در پی شور و حال موسیقی ایرانی
نوشته : پل دِ باروس

بشنو از نی چون حکایت می کند ، از جدایی ها شکایت می کند
از نیستان چون مرا ببریده اند ، از نفیرم مرد و زن نالیده اند

حسین عمومی که با پیراهن و شلواری سپید‏
، چهار زانو روی فرشی در تالار مینی نشسته بود آنرا خواند.
عمومی در سازی بادی به نام نی که به طور مورب در سمت راست دهان خود قرار داده سرمستانه می دمد؛ نغمه های پرشور همچو دود در فضا رها می شوند. وی هنرمندی مدعو در بخش موسیقی شناسی تطبیقی در دانشگاه واشینگتن است. گرچه دورهء دوسالهء او (در دانشگاه) تقریبا به پایان رسیده ولی امشب نیز در تاون هال اجرایی دیگر را ارائه می دهد. وی که از نوآوران روی نی و یکی از برجسته ترین نوازندگان نی در جهان است به تازگی خانه ای در سیاتل خریده و بنیاد مرکزی برای اشاعهء شعر و موسیقی ایرانی را در آمریکای شمالی آغاز کرده است. عمومی هم به عنوان نوازنده و هم به عنوان معمار دارای سوابق درخشانی است.
او در اصفهان
– یکی از دو مرکز موسیقی کلاسیک ایرانی – متولد شده است. مرکز دیگر، تهران است. عمومی که اکنون شصت و یک سال دارد نزد حسن کسایی، بزرگترین نوازنده نی در جهان، آموزش دیده و خود در هنرستان موسیقی ملی ایران نیز تدریس کرده است. همچنین در سال1972/1351 از دانشگاه فلورانس در ایتالیا دکترای معماری دریافت کرده است.
در 1984/1363، پس از انقلاب اسلامی، عمومی رهسپار پاریس شد. نه تنها به دلیل سیاست های غیردوستانهء دولت ایران نسبت به موسیقی بلکه به دلیل مهیا بودن فرصت های بهتر تحصیلی برای دو فرزندش در اروپا. در پاریس او در سوربن به تدریس پرداخت و و در دفتری نیز به عنوان معمار به کار ادامه داد.
عمومی کارهای بسیاری را به ضبط رسانده و اثر تازه منتشر شدهء او «سرمست: اجرای زنده در پاریس» است. وی همچنین در موسیقی فیلم « آخرت شیرین» نوازندگی کرده است. وی در آغاز در سال 1987/1366 برای تدریس به دانشگاه واشینگتن دعوت شد و در نهایت این دعوت را در سال 2003 زمانی که فرزندانش بزرگ شده بودند پذیرفت. وی هفتهء پیش در دفتر زیرزمینی اش در ساختمان موسیقی دانشگاه، از آثارش و همچنین تصمیمات بزرگی که در زندگی اش گرفته سخن گفت: «من معماری را فدای موسیقی کرده ام. شما می توانید از معماری پول بسیار بیشتری نسبت به نی نوازی در بیاورید ولی همسرم می داند که هنگامی که نوازندگی می کنم شاد هستم و این چیزی است که من برایش زندگی می کنم.» گرچه او تصمیم گرفته معماری را رها کند ولی باطناً هنوز یک طراح است. چند دهه پیش او یک مکانیسم کلیدی به نی سوراخ باز سنتی افزود که به ساز امکان اجرای نت هایی را می دهد که پیش تر توانایی اجرایشان را نداشت. این گونه تغییرات از سوی نوازندگان سنتی می تواند به دیده تردید نگریسته شود لذا عمومی هم در آغاز از آن با استاد خود سخن نگفت.
او با لحنی آرام و با لهجه ای اندک فرانسوی از آن روزگار می گوید: «پس از آنکه قطعه ای در رادیو اجرا کردم خواستار دیدار او {کسایی} شدم. من در تهران زندگی می کردم و او ‍‍‍در اصفهان. نخستین پرسشی که او پرسید این بود: «آن قطعه را چگونه نواختی؟»
- می دانید، من یک کلید اضافه کرده ام.
- چرا به من نشانش ندادی؟
- نگران {واکنش} شما بودم.
- نه ! به من نشانش بده.
«من آن نی را در اتومبیل گذاشته بودم زیرا می دانستم سراغش را از من خواهد گرفت.»
سال ها بعد هنگامی که عمومی به معرفی نامه ای برای یکی از مسابقات موسیقی ملل در پاریس نیاز داشت کسایی کار او را یک «گسترش» برای ساز نی نامید. عمومی می گوید: «این یک تاییدیه بسیار مهم برای کاری که من انجام داده بودم بود.»
عمومی همچنین افزوده هایی برای کوک سازهای کوبه ای ایرانی همچون تمبک و دف ابتکار کرده است. موسیقی کلاسیک ایرانی بر اساس هفت سیستم که دستگاه نامیده می شوند سازماندهی شده است که درهر دستگاه ، یکصد و پنجاه انگاره ملودیک با حال و هواهای گوناگون وجود دارد. اجرا کنندگان، نغمه ها و گام ها را به خاطر می سپارند ولی واریاسیون های خود را بداهه نوازی می کنند.
نی سازی است با قابلیت زیاد در ابراز عواطف. اصوات بم این ساز پرنفس و حتا کمی مخوف است –
مناسب برای فیلم «آخرت شیرین» - اصوات بالای آن تیزی و آرامش خاصی دارد. ایرانیان بر خلاف همسایگان ترک خود که آنها نیز نی را به کار می برند، برای به صدا درآوردن اصوات بم، انتهای ساز را مستقیماً در دهانشان قرار می دهند. عمومی در ضمن اینکه این تکنیک را به نمایش می گذارد، به نقاشی مقطعی چانه روی تخته اش اشاره دارد. می گوید: «هوا را با زبانم کنترل می کنم.» وی توضیح می دهد که چگونه یک جمله را با چهار یا پنج حال و هوای گوناگون اجرا می کند؛ از شاد و بشاش گرفته تا توفانی و آتشین. او به گونه ای عمل می کند که همه چیز آسان به نظر می رسد ولی هیتر مارمن، یکی از بهترین شاگردان او، می گوید تعدادی از نوازندگان هفته ها تلاش می کنند تا تنها صدایی از این ساز دربیاورند،‌بسیار کمتر از یک عبارت مفهوم. دانیل اتکینسون، یکی دیگر از شاگردان عمومی می گوید: «این سازی برای آدم های کم دل و جرئت نیست.»
ولی عمومی خاطر نشان ساخت که این آواز و نه نی است که در موسیقی کلاسیک ایران غالب است: «مهمترین چیز مفهوم شعر است. حتا امروزه اگر بخواهید توجه مردم را جلب کنید با یک خط شعر آغاز می کنید. تندیس های شاعرانی - رومی ‍‍{مولوی}، سعدی، حافظ –
در میادین عمومی است و این بسیار عادی است.»
برای رومی، موسیقی‏ِ نی همچو نماد زندگی انسان بود که هنگام تولد از اصلش بریده شده است و می کوشد راه خود را برای بازگشت {به ریشه اش} بیابد. عمومی می گوید «گرچه رومی و دیگر شاعران سده سیزده و چهاردهء دوره کلاسیک به سنت اسلامی وفادار بودند {آنها از}این رموز صوفیانه به موسیقی به عنوان یک وسیله برای رسیدن به یک درجه اعلای روحانی نگاه می کنند. هنگامی که فلسفه تان را از مذهب جدا می کنید پیشرفت می کند؛ پرواز را آغاز می کند و رسیدن به خلسه. »
در کنسرت امشب برنامه شامل «جذبه عشق» از رومی، همچنین کارهای حافظ، سعدی و فریدون مشیری، شاعر سده بیستم است.
در آغاز امسال، عمومی و یکی از شاگردانش، بهروز علوی که یک مهندس است انجمن هفت دستگاه که یک انجمن غیرانتفاعی برای اشاعه شعر و موسیقی کلاسیک ایران است را پایه گذاری کردند. این انجمن کلاس های انفرادی و گروهی‏‌، سخنرانی و کارگاه های آموزشی برگزار می کند. عمومی همچنین در حال تهیه یک دی.وی.دی برای توضیح دشواریهای موسیقی ایرانی بر اساس سنجش با معماری ست؛ مانند سنجش فواصل موسیقی با ارتفاع ساختمان ها. مرکز انجمن هفت دستگاه در سیاتل است؛ جایی که حسین عمومی اخیرا خانه ای در منطقه میپل میف در نزدیکی سند پوینت خریده است. وی می گوید: «طبیعت این شهر جداً افسانه ای است. من اکنون در کاپیتول هیل زندگی می کنم و شما خانه کوچکی را می بینید که صاحب آن چندان ثروتمند نیست ولی گل ها در جلوی ساختمان هستند. معماری تنها ساختمان نیست. محیط زیست هم معماری است و فرهنگ مردم، معماری این شهر را می سازد.»


نوشته شده توسط: مجتبی

نوشته های دیگران ()

i "نگرشی نو به ساختار ساز نی"

سه شنبه 86/8/15 ساعت 1:0 عصر

 

 

بیزارم از آن گوش که آواز نی ا ُشنود

وآگاه نشد از خرد و دانش نایی

"مولانا"

نی به عنوان قدیمیترین وسیله موسیقی ساخت دست بشر شناخته شده است. نتیجه کاوشهای بعمل آمده در این زمینه، تاریخ استفاده از گیاه نی را برای ساختن سازهای بادی در ارتفاعات امریکای جنوبی (در کشور پرو) به ده هزار سال قبل باز می گرداند. نقاشان ایرانی در مینیاتورهای خود از هزار سال قبل تصویر "نایی" را در جلسات سماع همراه با دف به تصویر کشیده اند.
نی در موسیقی دراویش ترکیه در استامبول و قونیه دارای اهمیت ویژه ای است و صدای نی همواره در مراسم ذکر در تکیه ها به گوش می رسد.
نزدیکی تاثیر صدای نی به صدای انسان و کیفیات صوتی این ساز، آنرا بصورت نمادی از روح بشر معرفی کرده است. چنانچه در پنج هزار سال قبل در مصر، نی را به همراه جسد نوازنده آن به خاک می سپردند! با این باور که روح نوازنده در ساز او باقی می ماند.
در ادبیات فارسی نیز نوازنده نی و نایی مورد توجه اکثر شعرای کلاسیک ایران بوده و در اشعار آنها دارای منزلت خاصی می باشد.
گیاه نی نسبت به شرایط اقلیمی و خاک نقاط مختلف کره زمین دارای تنوع بسیاری است و به صور مختلف برای ساختن سازهای بادی مورد استفاده بشر قرار گرفته است. اما بطور کلی هر ساز بادی از دو قسمت اصلی تشکیل شده یکی مولد صدا و دیگری لوله تشدید یا رزنانس. تفاوت در شکل لوله تشدید انواع نی ها خیلی کم می باشد در صورتی که مولد و نحوه تولید صدا در فرهنگهای مختلف دارای انواع گوناگونی است. در سازهای بادی صدا یا در اثر برخورد ستونی از هوا به لبه تیز تیغه ای تولید می شود مانند تولید صدا در نی لبک و انواع نی ها یا صدا در اثر لرزش زبانه ای از جنس پوسته بیرونی نی تولید میشود مانند مولد صدا در سرنا و قره نی و یا در اثر لرزش لبهای نوازنده در ترومپت، سپس نسبت به طول های مختلف لوله تشدید، فرکانس ها و نت های مختلفی را میتوان تولید کرد. در نی ایرانی سر تیز لبه نی، بین دندانهای فوقانی نوازنده قرار میگیرد و هوا از بین زبان سقف دهان گذشته و بوسیله زبان به سر تیز لبه نی هدایت میشود و صدا تولید میگردد. در موسیقی محلی ترکمنستان نیز، نی را بر روی دندانها قرار می دهند و سرفلزی ساز با دندان نوازنده در تماس است، این تنها موردی می باشد که به تکنیک مورد استفاده در مکتب ایران و یا مکتب اصفهان تشابه دارد. در نقاشیهای موجود در یکی از موزه های اروپا اثر میرزا علی نقاش اوایل دوره صفویه یعنی اوایل قرن نهم هجری طرز قرار گرفتن نی در دست نایی را کاملا" متشابه با تکنیک امروز نشان می دهد.

توجه به این مینیاتور قدمت استفاده از دندان در نوازندگی نی و تولید صدا توسط زبان در ایران را احتمالا" از دوره قاجاریه و نایب اسدااصفهانی به دوره قبل از قاجار بر می گرداند یا شاید در دوره های قبلی این تکنیک متداول بوده ولی قبل از "نایب" فراموش شده و او مجددا" آن را احیا کرده است . چندین نسل نوازندگان نی ایران از شهر اصفهان برخاستند از جمله سلیمان، آقاباشی، نایب اسدا اصفهانی، مهدی نوایی، حسین یاوری و استاد بزرگ زمان ما، استاد سید حسن کسائی. امروز نیز آثار علاقه به این ساز و سنت نی نوازی در بین مردم اصفهان مشهود است. کم و بیش همه از چگونگی این تکنیک مطلعیم. تنها می توان اضافه کرد که استفاده از زبان، حجم داخل دهان و دندان و لب های نوازنده همگی رنگ و کیفیتی خاص به صدای نی ایرانی بخشیده که آن را از همه سازهای هم خانواده خود متمایز ساخته است.

 


نوشته شده توسط: مجتبی

نوشته های دیگران ()

<      1   2      

i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

 تعریف موسیقی
[عناوین آرشیوشده]


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
58635

:: بازدیدهای امروز::
7


:: بازدیدهای دیروز::
1


:: درباره خودم ::

نقد و بررسی ساز نی(آموزش و ...)

:: لینک به وبلاگ ::

نقد و بررسی ساز نی(آموزش و ...)

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من ::

ارائه بهترین آلبومهای موسیقی
موسیقی سنتی ایران

:: آرشیو ::

زمستان 1386
پاییز 1386

:: خبرنامه ::